خالد بن ولید مخزومی خالد بن ولید بن مُغیرة بن عبداللّه بن عمر/ عُمَیْر بن مَخزوم قرشی مخزومی، از سرداران مشهور صدر اسلام میباشد. فهرست مندرجات۱.۱ - کنیه و قبیله خالد ۱.۲ - تولد خالد ۱.۳ - پدر و مادر خالد ۱.۴ - مشهورترین عموی خالد ۱.۵ - خالههای خالد ۲ - خالد در جاهلیت ۳ - اقدامات خالد قبل از اسلام آوردن ۳.۱ - خالد در جنگ بدر ۳.۲ - خالد در جنگ احد ۳.۳ - خالد در جنگ احزاب ۳.۴ - خالد در کُراعالغَمیم ۳.۵ - ترک مکه به خاطر نفرت ۴ - تاریخ اسلام آوردن خالد ۵ - اقدامات خالد بعد از اسلام آوردن ۵.۱ - خالد در جنگ مؤته ۵.۱.۱ - لقب خالد بعد از مؤته ۵.۲ - خالد در فتح مکه ۵.۳ - خالد پس از فتح مکه ۵.۴ - رفتار خالد با بنیجَذِیْمه ۵.۵ - خالد در غزوه حنین ۵.۶ - خالد در نبرد تبوک ۵.۷ - فرستادهشدن خالد به بنیحارث ۵.۸ - فرستادهشدن خالد به یمن ۶ - اقدامات خالد بعد از پیامبر (ص) ۶.۱ - حمایت خالد از ابوبکر ۶.۲ - خالد در جنگهای رده ۶.۳ - نبرد خالد با طلیحه ۶.۳.۱ - برخورد نادرست با بنیتمیم ۶.۳.۲ - بخشیدن خالد توسط عمر ۶.۴ - نبرد خالد با مسیلمه کذاب ۶.۵ - خالد در فتح ایران ۶.۵.۱ - حرکت از یمامه به عراق ۶.۵.۲ - جنگهای خالد در عراق ۶.۶ - فتح پایتخت ملوک لخمی ۶.۷ - فرماندهی سپاه شام ۶.۷.۱ - شمار سپاهیان خالد ۶.۷.۲ - رسیدن خالد به اطراف شام ۶.۷.۳ - فتح شهرهایی از شام ۶.۷.۴ - نبرد اجنادین و یرموک ۶.۷.۵ - عزل شدن از فرماندهی ۶.۷.۶ - ورود خالد به دمشق ۶.۸ - خالد در نبرد فحل ۶.۹ - عمارت شهرهای جزیره ۷ - اقدامات خالد در حکومت قنّسرین ۷.۱ - خشم عمر نسبت به خالد ۷.۲ - گلایه خالد به عمر ۸ - وفات خالد ۹ - سن خالد هنگام مرگ ۱۰ - اموال باقیمانده از خالد ۱۱ - سوگواری زنان بنیمخزوم ۱۲ - نظر مورخان درباره خالد ۱۲.۱ - نظرات موافق با خالد ۱۲.۲ - نظرات مخالف با خالد ۱۳ - شبیهترین فرد به عمر ۱۴ - نقل روایت خالد از پیامبر (ص) ۱۵ - روایتکنندگان از خالد ۱۶ - فرزندان خالد ۱۷ - قهرست منابع ۱۸ - پانویس ۱۹ - منابع ۱ - معرفی خالددر بخش اول مقاله به معرفی خالد پرداخته میگردد. ۱.۱ - کنیه و قبیله خالدکنیهاش ابوسلیمان [۲]
مصعب بن عبداللّه، کتاب نسب قریش، ج۱، ص۳۲۰، چاپ لوی پرووانسال، قاهره ۱۹۵۳.
[۳]
ابن عبدالبرّ، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۲، ص۴۲۷، چاپ علیمحمد بجاوی، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
و به روایتی ابوالولید [۴]
ابن عبدالبرّ، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۲، ص۴۲۷، چاپ علیمحمد بجاوی، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
از بنی مخزوم، یکی از تیرههای بزرگ و مهم قبیله قریش، بود که با بنی هاشم رقابت میکردند. [۵]
ابوزید شلبی، تاریخ سیف اللّه خالد بن الولید البطل الفاتح، ج۱، ص۲۰ـ۲۴، قاهره ۱۳۵۲/ ۱۹۳۳.
۱.۲ - تولد خالدهرچند مورخان تاریخ تولد خالد را ذکر نکردهاند، اما باتوجه به تاریخ وفات و سن وی در هنگام مرگ میتوان حدس زد که او در حدود ۲۶ سال پیش از مبعث پیامبر اسلام (۵۸۴م)، در مکه متولد شده است. ۱.۳ - پدر و مادر خالدپدرش، ولید بن مغیره، از اشراف و بزرگان قریش محسوب میشد [۶]
ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبین، ج۱۶، ص۱۹۴.
و مادرش، عَصْماء (لُبابه صغرا یا کبرا)، دختر حارث بن حَرْب [۷]
جمهرة انسابالعرب، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قاهره (۱۹۸۲).
است که نسبش به قبیله قَیْس عیلان بن مُضَر میرسد. [۹]
مصعب بن عبداللّه، کتاب نسب قریش، ج۱، ص۳۲۲، چاپ لوی پرووانسال، قاهره ۱۹۵۳.
[۱۰]
خلیفة بن خیاط، کتاب الطبقات، ج۱، ص۵۱، روایة موسی بن زکریا تستری، چاپ سهیل زکار، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳.
۱.۴ - مشهورترین عموی خالداز مشهورترین عموهای ولید یکی ابواُمَیّة بن مغیره بود که گفته شده است اختلاف قبایل قریش را درباره چگونگی گذاشتن حجرالاسود به هنگام بازسازی کعبه، با پیشنهاد تعیین داور حل کرد و گفت قریش نخستین کسی را که از در مسجد وارد شود، حَکَم قرار دهند [۱۲]
ابن هشام، السیرةالنبویة، ج۱، ص۲۰۹، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، قاهره ۱۳۵۵/۱۹۳۶.
و دیگری، هشام بن مُغیره که از اشراف قریش و فرمانده بنی مخزوم در جنگ فِجار بود.با مرگ وی، قریشیان سه سال بازار برپا نکردند و مرگ وی را مبدأ تاریخ خود قرار دادند. [۱۳]
ابن قدامه، التبیین فی انساب القرشیین، ج۱، ص۳۵۵، چاپ محمدنایف دلیمی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
[۱۴]
ابوزید شلبی، تاریخ سیف اللّه خالد بن الولید البطل الفاتح، ج۱، ص۲۶، قاهره ۱۳۵۲/ ۱۹۳۳.
۱.۵ - خالههای خالدمیمونه دختر حارث (همسر پیامبر صلیاللّهعلیهوآلهوسلم) و لُبابه امّ الفضل [۱۵]
عباس محمود عقاد، عبقریة خالد، قاهره ۲۰۰۵.
، خالههای خالد بودند. [۱۶]
ابن قتیبه، المعارف، ج۱، ص۲۶۷، چاپ ثروت عکاشه، قاهره ۱۹۶۰.
۲ - خالد در جاهلیتخالد در جاهلیت جزو اشراف قریش و از سلحشوران آنها بود و مسئولیت تدارک سپاه و سرکردگی سواران قریش را در جنگ برعهده داشت. [۱۷]
ابن حبیب، کتاب المُنَمَّق فی اخبار قریش، ج۱، ص۵۲۸، چاپ خورشید احمد فارق، حیدرآباد، دکن ۱۳۸۴/۱۹۶۴.
[۱۸]
ابن عبدربّه، العقد الفرید، ج۳، ص۲۷۸، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۰۸ـ۱۴۱۱/ ۱۹۸۸ـ۱۹۹۰.
[۱۹]
ابن عبدالبرّ، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۲، ص۴۲۷، چاپ علیمحمد بجاوی، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
۳ - اقدامات خالد قبل از اسلام آوردنخالد اقدامات زیادی را قبل از اسلام آوردن بر علیه اسلام انجام داد. ۳.۱ - خالد در جنگ بدرخالد در سال دوم هجری در جنگ بدر، بر ضد مسلمانان شرکت کرد [۲۱]
ابن قتیبه، المعارف، ج۱، ص۲۶۷، چاپ ثروت عکاشه، قاهره ۱۹۶۰.
و به گفته واقدی، [۲۲]
محمد بن عمر واقدی، کتاب المغازی، ج۱، ص۱۳۰، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶.
و اسیر شد.۳.۲ - خالد در جنگ احددر سال سوم در جنگ اُحُد، سرکرده سواران جناح راست قریش بود و براثر خطایی که چند تن از افراد سپاه اسلام در مراقبت از راه ورود دشمن مرتکب شدند، وی توانست مسلمانان را شکست دهد. [۲۳]
ابن اسحاق، سیرة ابن اسحاق، ج۱، ص۳۰۵، چاپ محمد حمیداللّه، قونیه ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
[۲۴]
محمد بن عمر واقدی، کتاب المغازی، ج۱، ص۲۲۰، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶.
[۲۵]
محمد بن عمر واقدی، کتاب المغازی، ج۱، ص۲۲۹، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶.
[۲۶]
محمد بن عمر واقدی، کتاب المغازی، ج۱، ص۲۳۲، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶.
[۲۷]
محمد بن عمر واقدی، کتاب المغازی، ج۱، ص۲۷۵، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶.
[۲۸]
محمد بن عمر واقدی، کتاب المغازی، ج۱، ص۲۸۳، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶.
[۲۹]
ابن هشام، السیرةالنبویة، ج۳، ص۷۰، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، قاهره ۱۳۵۵/۱۹۳۶.
[۳۰]
ابن هشام، السیرةالنبویة، ج۳، ص۹۱، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، قاهره ۱۳۵۵/۱۹۳۶.
[۳۱]
ابن قتیبه، المعارف، ج۱، ص۲۶۷، چاپ ثروت عکاشه، قاهره ۱۹۶۰.
۳.۳ - خالد در جنگ احزاباو در سال پنجم، در نبرد خندق یا احزاب نیز شرکت کرد و جزو کسانی بود که قصد داشت از خندق عبور کند ولی موفق نشد. [۳۲]
محمد بن عمر واقدی، کتاب المغازی، ج۲، ص۴۶۵ـ۴۶۶، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶.
[۳۳]
محمد بن عمر واقدی، کتاب المغازی، ج۲، ص۴۷۰، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶.
[۳۴]
محمد بن عمر واقدی، کتاب المغازی، ج۲، ص۴۷۲ـ۴۷۳، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶.
[۳۵]
محمد بن عمر واقدی، کتاب المغازی، ج۲، ص۴۹۰، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶.
[۳۶]
ابن قتیبه، المعارف، ج۱، ص۲۶۷، چاپ ثروت عکاشه، قاهره ۱۹۶۰.
۳.۴ - خالد در کُراعالغَمیمدر شوال سال ششم، به قولی خالد در رأس دویست سوار از مشرکان قریش، برای جلوگیری از حرکت پیامبر برای ادای مناسک حج، از مکه به محل کُراعالغَمیم رفت. [۳۷]
محمد بن عمر واقدی، کتاب المغازی، ج۲، ص۵۷۹ـ۵۸۲، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶.
[۳۸]
ابن هشام، السیرةالنبویة، ج۳، ص۳۲۲ـ۳۲۳، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، قاهره ۱۳۵۵/۱۹۳۶.
۳.۵ - ترک مکه به خاطر نفرتدر سال هفتم که پیامبر و مسلمانان برای ادای عمرةالقضاء روانه مکه شدند، خالد چنان از اسلام و مسلمانان نفرت داشت که شهر را ترک کرد. [۳۹]
محمد بن عمر واقدی، کتاب المغازی، ج۲، ص۷۴۶، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶.
[۴۰]
مصعب بن عبداللّه، کتاب نسب قریش، ج۱، ص۳۲۴، چاپ لوی پرووانسال، قاهره ۱۹۵۳.
۴ - تاریخ اسلام آوردن خالدمورخان درباره تاریخ اسلام آوردن خالد آرای متفاوتی داشتهاند، به نحوی که برخی اسلام آوردنش را در سال پنجم، پس از غزوه بنیقُرَیظه، یا در فاصله زمانی میان صلح حدیبیه (ذیقعده سال ششم) و فتح خیبر (محرّم سال هفتم) [۴۱]
خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفة بن خیاط، ج۱، ص۴۰، چاپ مصطفی نجیب فوّاز و حکمت کشلی فوّاز، بیروت ۱۴۱۵/ ۱۹۹۵.
[۴۲]
ابن عبدالبرّ، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۲، ص۴۲۷، چاپ علیمحمد بجاوی، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
[۴۳]
ابن اثیر، اسدالغابة فی معرفة الصحابة، ج۲، ص۱۰۹، چاپ محمد ابراهیم بنا و محمد احمد عاشور، قاهره ۱۹۷۰ـ۱۹۷۳.
یا در سال هفتم بعد از فتح خیبر [۴۴]
ابن حجر عسقلانی، الاصابة فی تمییز الصحابة، ج۲، ص۲۵۱، چاپ علیمحمد بجاوی، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
دانستهاند، اما بنابر مشهور، او در اول صفر سال هشتم، پیش از فتح مکه، اسلام آورد. [۴۵]
محمد بن عمر واقدی، کتاب المغازی، ج۲، ص۶۶۱، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶.
[۴۶]
ابن هشام، السیرةالنبویة، ج۳، ص۲۹۰ـ۲۹۱، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، قاهره ۱۳۵۵/۱۹۳۶.
۵ - اقدامات خالد بعد از اسلام آوردنخالد اقدامات زیادی (چه درست و چه نادرست) بعد از مسلمان شدن داشت. ۵.۱ - خالد در جنگ مؤتهخالد پس از چند ماه از اسلام آوردنش، در جنگ مؤته در جمادیالاولی سال هشتم شرکت کرد که پس از شهید شدن سران سپاه اسلام، او فرماندهی را برعهده گرفت و باقی مانده سپاه را به مدینه بازگرداند. [۴۸]
محمد بن عمر واقدی، کتاب المغازی، ج۲، ص۷۶۱ـ۷۶۵، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶.
[۴۹]
ابن هشام، السیرةالنبویة، ج۴، ص۱۹ـ۲۲، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، قاهره ۱۳۵۵/۱۹۳۶.
[۵۰]
ابن هشام، السیرةالنبویة، ج۴، ص۲۵، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، قاهره ۱۳۵۵/۱۹۳۶.
او بعدها میگفت در این نبرد نُه شمشیر در دستش شکسته بود. [۵۱]
ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۲۵۳، (بیروت).
[۵۲]
ابن اثیر، اسدالغابة فی معرفة الصحابة، ج۲، ص۱۱۰، چاپ محمد ابراهیم بنا و محمد احمد عاشور، قاهره ۱۹۷۰ـ۱۹۷۳.
۵.۱.۱ - لقب خالد بعد از مؤتهگفته شده است که پس از نبرد مؤته، خالد به سیف الله ملقب شد و در برخی روایات نقل شده است که این لقب را پیامبر به وی اعطا کرد. [۵۴]
مصعب بن عبداللّه، کتاب نسب قریش، ج۱، ص۳۲۰، چاپ لوی پرووانسال، قاهره ۱۹۵۳.
۵.۲ - خالد در فتح مکهدر ۲۰ رمضان سال هشتم و به هنگام فتح مکه، خالد به فرمان پیامبر در رأس گروهی از سواران، از ناحیه لیط در جنوب مکه به سوی این شهر حرکت کرد، اما با برخی از مشرکان قریش در خَنْدَمه درگیر شد و عدهای از آنان را کشت و وقتی وارد مکه شد، نزد پیامبر رفت و اقدام خود را توجیه کرد [۵۶]
محمد بن عمر واقدی، کتاب المغازی، ج۲، ص۸۱۹، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶.
[۵۷]
محمد بن عمر واقدی، کتاب المغازی، ج۲، ص۸۲۵ ـ۸۲۶، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶.
[۵۸]
محمد بن عمر واقدی، کتاب المغازی، ج۲، ص۸۳۸ ـ ۸۳۹، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶.
[۵۹]
ابن هشام، السیرةالنبویة، ج۴، ص۴۹ـ ۵۰، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، قاهره ۱۳۵۵/۱۹۳۶.
و آنگاه که پیامبر وارد کعبه شد، او کنار درِ کعبه ایستاد و اجازه نداد کسی وارد آن شود. [۶۰]
محمد بن عبداللّه ازرقی، اخبار مکة و ماجاء فیها من الآثار، ج۱، ص۲۶۷، چاپ رشدی صالح ملحس، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳، چاپ افست قم ۱۳۶۹ش.
۵.۳ - خالد پس از فتح مکهپس از فتح مکه، خالد بن ولید در رأس گروهی سوار، به فرمان پیامبر اکرم، به بَطن نخله رفت و بت معروف العُزَّی، بزرگترین بت قریش، را از بین برد. [۶۱]
ابن کلبی، کتاب الاصنام، ج۱، ص۲۴ـ۲۷، چاپ احمد زکیپاشا، قاهره ۱۳۳۲/۱۹۱۴.
[۶۲]
محمد بن عمر واقدی، کتاب المغازی، ج۱، ص۶، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶.
[۶۳]
محمد بن عمر واقدی، کتاب المغازی، ج۳، ص۸۷۳ ـ ۸۷۴، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶.
[۶۴]
ابن هشام، السیرةالنبویة، ج۴، ص۷۹، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، قاهره ۱۳۵۵/۱۹۳۶.
۵.۴ - رفتار خالد با بنیجَذِیْمهدر اوایل شوال سال هشتم، پیامبر اکرم خالد بن ولید را در رأس گروهی ۳۵۰ نفره از مهاجران و انصار و بنیسُلَیم به سوی بنیجَذِیْمه، در اطراف مکه، فرستاد تا آنان را به اسلام دعوت کند. با وجود اینکه بنیجَذیمه مسلمانی خود را اعلام و اسلحه خود را تسلیم کردند، اما خالد دستور داد عدهای از آنان را گردن زدند که چون پیامبر مطّلع شد، از کار خالد تبری جست و حضرت علی علیهالسلام را فرستاد تا دیه کشتهشدگان را بپردازد. عبدالرحمان بن عوف این اقدام خالد را صرفاً برای انتقام خون عمویش، فاکه بن مغیره، دانسته است. [۶۵]
محمد بن عمر واقدی، کتاب المغازی، ج۳، ص۸۷۵ـ۸۸۲، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶.
[۶۶]
ابن هشام، السیرةالنبویة، ج۴، ص۷۰ـ۷۴، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، قاهره ۱۳۵۵/۱۹۳۶.
[۶۷]
ابن حبیب، کتاب المُنَمَّق فی اخبار قریش، ج۱، ص۲۴۸، چاپ خورشید احمد فارق، حیدرآباد، دکن ۱۳۸۴/۱۹۶۴.
[۶۸]
ابن حبیب، کتاب المُنَمَّق فی اخبار قریش، ج۱، ص۲۵۲، چاپ خورشید احمد فارق، حیدرآباد، دکن ۱۳۸۴/۱۹۶۴.
[۶۹]
ابن حبیب، کتاب المُنَمَّق فی اخبار قریش، ج۱، ص۲۵۹ـ۲۶۰، چاپ خورشید احمد فارق، حیدرآباد، دکن ۱۳۸۴/۱۹۶۴.
۵.۵ - خالد در غزوه حنیندر سال هشتم، هنگامی که پیامبر برای جنگ با قبیله مشرک هوازن از مکه راهی غزوه حنین شد، خالد با سواران بنیسُلَیم در مقدمه سپاه حرکت میکرد، اما در جنگ جزو فراریان بود. گفتهاند که بعداً بازگشت و در نبرد شرکت کرد و زخمهایی برداشت و عدهای از جمله یک زن را کشت. آنگاه پیامبر وی را از قتل کودکان، زنان و بردگان منع کرد. [۷۰]
ابن هشام، السیرةالنبویة، ج۴، ص۱۰۰، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، قاهره ۱۳۵۵/۱۹۳۶.
[۷۱]
ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبین، ج۱۶، ص۱۹۵.
خالد همچنین هنگام حرکت پیامبر به سوی طائف برای نبرد با قبیله ثقیف (سال هشتم) در مقدمه سپاه پیامبر بود. [۷۲]
محمد بن عمر واقدی، کتاب المغازی، ج۳، ص۹۲۳، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶.
۵.۶ - خالد در نبرد تبوکدر رجب سال نهم، پیامبر هنگام اقامت در تبوک، خالد را در رأس گروهی با ۴۲۰ سوار به سوی أُکَیْدِر بن عبدالملک، حاکم مسیحی دَوْمَةُ الْجَنْدَل، فرستاد که پس از نبرد کوتاهی وی را اسیر و بعد با او صلح کرد. [۷۳]
محمد بن عمر واقدی، کتاب المغازی، ج۳، ص۱۰۲۵ـ ۱۰۳۰، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶.
[۷۴]
ابن هشام، السیرةالنبویة، ج۴، ص۱۶۹ـ۱۷۰، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، قاهره ۱۳۵۵/۱۹۳۶.
۵.۷ - فرستادهشدن خالد به بنیحارثدر ربیعالآخر یا جمادیالاولی سال دهم، پیامبر خالد را با چهارصد نفر به سوی بنی حارث/ بَلْحارث بن کعب در نجران فرستاد و آنان را به اسلام دعوت کرد. [۷۵]
محمد بن عمر واقدی، کتاب المغازی، ج۳، ص۸۸۳ ـ ۸۸۴، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶.
[۷۶]
ابن هشام، السیرةالنبویة، ج۴، ص۲۳۹ـ۲۴۰، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، قاهره ۱۳۵۵/۱۹۳۶.
[۷۷]
طبری، تاریخ (بیروت)، ج۳، ص۱۲۶ـ ۱۲۸.
۵.۸ - فرستادهشدن خالد به یمندر این سال، پیامبر خالد را به یمن فرستاد تا مردم آنجا را نیز به اسلام دعوت کند. او شش ماه در یمن به دعوت پرداخت ولی کسی به دعوت وی پاسخ مثبت نداد و در پی آن پیامبر، علی علیهالسلام را به یمن روانه کرد و فرمود تا خالد را بازگرداند. [۷۸]
طبری، تاریخ (بیروت)، ج۳، ص۱۳۱ـ۱۳۲.
[۷۹]
ابن هشام، السیرةالنبویة، ج۴، ص۲۹۰ـ۲۹۱، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، قاهره ۱۳۵۵/۱۹۳۶.
۶ - اقدامات خالد بعد از پیامبر (ص)خالد بعد از پیامبر در شمار هواداران ابوبکر قرار گرفت و نزد ابوبکر و عمر دارای جایگاه والایی بود و اقدامات فراوانی کرد. ۶.۱ - حمایت خالد از ابوبکربه گفته واقدی، [۸۰]
محمد بن عمر واقدی، کتاب المغازی، ج۳، ص۸۸۴، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶.
خالد در حجةالوداع حضور داشت و پس از رحلت پیامبر در شمار حامیان ابوبکر قرار گرفت [۸۱]
زبیر بن بکّار، الاخبار الموفقیّات، ج۱، ص۵۸۱، چاپ سامی مکیعانی، بغداد ۱۹۷۲.
و به همین سبب نزد او جایگاه والایی داشت و همواره تحت حمایت وی بود. [۸۲]
مصعب بن عبداللّه، کتاب نسب قریش، ج۱، ص۳۲۰، چاپ لوی پرووانسال، قاهره ۱۹۵۳.
۶.۲ - خالد در جنگهای ردهدر جنگهای ردّه، ابوبکر به خالد دستور داد نخست به سوی قبیله طَیّ/ طیْیء در اکناف، سپس به سوی طُلَیْحة بن خُوَیْلِد اسدی در بُزاخه و بعد به سوی مالک بن نُوَیْره در بُطاح برود و چنانچه آنان به اسلام بازنگشتند، با آنان بجنگد. [۸۳]
محمد بن عمر واقدی، کتاب الردة، ج۱، ص۶۹ـ۷۰، روایة احمد بن محمد بن اعثم کوفی، چاپ یحیی جبوری، بیروت ۱۴۱۰/ ۱۹۹۰.
[۸۴]
طبری، تاریخ (بیروت)، ج۳، ص۲۴۹.
[۸۵]
طبری، تاریخ (بیروت)، ج۳، ص۲۵۳ـ۲۵۵.
بعداً ابوبکر از فرستادن خالد به بُزاخه ابراز تأسف کرد. [۸۶]
یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۳۷.
۶.۳ - نبرد خالد با طلیحهخالد در نبرد سختی طلیحه را که مدعی نبوت بود، شکست داد و یارانش را به شدت سرکوب کرد. [۸۷]
محمد بن عمر واقدی، کتاب الردة، ج۱، ص۸۱ ـ۹۴، روایة احمد بن محمد بن اعثم کوفی، چاپ یحیی جبوری، بیروت ۱۴۱۰/ ۱۹۹۰.
۶.۳.۱ - برخورد نادرست با بنیتمیمبا آنکه مالک بن نویره و قبیله او و بنیتمیم مسلمان بودند، خالد آنان را اسیر کرد و بعد دستور داد مالک بن نویره و افراد قبیلهاش را کشتند و همسرش را تصرف کرد. [۸۸]
محمد بن عمر واقدی، کتاب الردة، ج۱، ص۱۰۳ـ۱۰۷، روایة احمد بن محمد بن اعثم کوفی، چاپ یحیی جبوری، بیروت ۱۴۱۰/ ۱۹۹۰.
[۸۹]
خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفة بن خیاط، ج۱، ص۵۳، چاپ مصطفی نجیب فوّاز و حکمت کشلی فوّاز، بیروت ۱۴۱۵/ ۱۹۹۵.
[۹۰]
طبری، تاریخ (بیروت)، ج۳، ص۲۷۶ـ۲۷۸.
۶.۳.۲ - بخشیدن خالد توسط عمراین کار زشت خالد که برخی از مورخان سعی کردهاند آن را توجیه کنند یا دستکم آن را نادیده بگیرند، [۹۱]
محمدحسین هیکل، الصدیق ابوبکر، ج۱، ص۱۵۳ـ۱۶۳، (قاهره) ۱۳۶۲.
[۹۲]
عباس محمود عقاد، عبقریة خالد، ج۱، ص۷۸ـ۸۰، قاهره ۲۰۰۵.
باعث خشم عدهای از مسلمانان از جمله پسرداییاش عمر، شد و از ابوبکر خواستند وی را مجازات کند، اما خلیفه نپذیرفت و اعلام کرد که خالد خطا کرده است.ازاینرو وقتی خالد به مدینه رفت، عذرش را پذیرفت. [۹۳]
ابن سلام جمحی، طبقات فحول الشعراء، ج۱، ص۲۰۴، چاپ محمود محمد شاکر، جده (۱۴۰۰/ ۱۹۸۰).
[۹۴]
ابن سلام جمحی، طبقات فحول الشعراء، ج۱، ص۲۰۸، چاپ محمود محمد شاکر، جده (۱۴۰۰/ ۱۹۸۰).
[۹۵]
خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفة بن خیاط، ج۱، ص۵۳ـ۵۴، چاپ مصطفی نجیب فوّاز و حکمت کشلی فوّاز، بیروت ۱۴۱۵/ ۱۹۹۵.
[۹۶]
یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۳۹.
[۹۷]
طبری، تاریخ (بیروت)، ج۳، ص۲۷۸ـ۲۸۰.
[۹۸]
عبدالحسین شرف الدین، موسوعة الامام السید عبدالحسین شرف الدین، ج۲، ص۹۹ـ۱۱۹، بیروت ۱۴۲۷/ ۲۰۰۶.
۶.۴ - نبرد خالد با مسیلمه کذابدر اواخر سال ۱۱، خالد راهی یمامه شد و در جایی به نام عقرباء، با مسیلمه کذّاب (دیگر مدعی نبوت) و یارانش که از قبیله بنیحنیفه بودند، جنگید. مسیلمه کشته و فتنه او سرکوب شد. [۹۹]
محمد بن عمر واقدی، کتاب الردة، ج۱، ص۱۱۲ـ۱۴۶، روایة احمد بن محمد بن اعثم کوفی، چاپ یحیی جبوری، بیروت ۱۴۱۰/ ۱۹۹۰.
پس از آن، خالد بن ولید فریب مُجَّاعَة بن مُرارَه حنفی را خورد و با او صلح کرد. [۱۰۰]
احمد بن یحیی بلاذری، کتاب فتوح البلدان، ج۱، ص۹۰، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۶۶، چاپ افست فرانکفورت ۱۴۱۳/ ۱۹۹۲.
سپس، با دختر وی ازدواج کرد که ابوبکر از این بابت او را سرزنش و توبیخ کرد. [۱۰۱]
یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۳۱.
[۱۰۲]
ابن اعثم کوفی، کتاب الفتوح، ج۱، ص۳۶ـ۳۷، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۱۴/۱۹۹۱.
۶.۵ - خالد در فتح ایرانخالد در فتح ایران حضور داشته است. ۶.۵.۱ - حرکت از یمامه به عراقدر اواخر سال ۱۱ یا در محرّم ۱۲، خالد به فرمان ابوبکر برای فتح ایران از یمامه راهی عراق شد. [۱۰۳]
محمد بن عمر واقدی، کتاب الردة، ج۱، ص۲۱۸ـ۲۲۱، روایة احمد بن محمد بن اعثم کوفی، چاپ یحیی جبوری، بیروت ۱۴۱۰/ ۱۹۹۰.
۶.۵.۲ - جنگهای خالد در عراقمورخان درباره تاریخ و چگونگی حرکت و مسیر خالد و تعداد و ترتیب جنگهای وی در عراق اختلافنظر دارند. [۱۰۴]
طه هاشمی، «خالد بن الولید فی العراق»، ج۱، ص۵۷ ـ۹۰، مجلة المجمع العلمی العراقی.
[۱۰۵]
طه هاشمی، «خالد بن الولید فی العراق»، ج۱، ص۲۳۱ـ ۲۶۹، مجلة المجمع العلمی العراقی.
[۱۰۶]
طه هاشمی، «خالد بن الولید فی العراق»، ج۱، ص۴۶ـ۸۳، مجلة المجمع العلمی العراقی.
خالد طبق دستور ابوبکر از أبُلَّه (در مشرق بصره، کنار دجله) شروع کرد و با سپاه خود در جاهایی از عراق، از جمله مَذار، وَلَجه، اُلّیْس (نَهرالدَم) و أَمْغیشیا فتوحاتی کرد. [۱۰۷]
طبری، تاریخ (بیروت)، ج۳، ص۳۵۱ـ۳۵۸.
[۱۰۸]
ابویوسف، کتاب الخراج، ج۱، ص۲۸، بیروت ۱۳۹۹/۱۹۷۹.
[۱۰۹]
ابویوسف، کتاب الخراج، ج۱، ص۱۴۲، بیروت ۱۳۹۹/۱۹۷۹.
[۱۱۰]
خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفة بن خیاط، ج۱، ص۶۱ـ۶۲، چاپ مصطفی نجیب فوّاز و حکمت کشلی فوّاز، بیروت ۱۴۱۵/ ۱۹۹۵.
[۱۱۱]
خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفة بن خیاط، ج۱، ص۶۹، چاپ مصطفی نجیب فوّاز و حکمت کشلی فوّاز، بیروت ۱۴۱۵/ ۱۹۹۵.
[۱۱۲]
احمد بن یحیی بلاذری، کتاب فتوح البلدان، ج۱، ص۲۴۱ـ۲۴۲، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۶۶، چاپ افست فرانکفورت ۱۴۱۳/ ۱۹۹۲.
[۱۱۳]
احمد بن یحیی بلاذری، کتاب فتوح البلدان، ج۱، ص۳۴۰، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۶۶، چاپ افست فرانکفورت ۱۴۱۳/ ۱۹۹۲.
۶.۶ - فتح پایتخت ملوک لخمیاو در سال ۱۲ پس از فتح حیره، پایتخت ملوک لَخمی، شهرهای مهم دیگری از سواد عراق را به جنگ یا صلح گشود. [۱۱۴]
ابویوسف، کتاب الخراج، ج۱، ص۲۸، بیروت ۱۳۹۹/۱۹۷۹.
[۱۱۵]
ابویوسف، کتاب الخراج، ج۱، ص۱۴۲ـ۱۴۷، بیروت ۱۳۹۹/۱۹۷۹.
[۱۱۶]
ابن آدم، کتاب الخراج، ج۱، ص۵۲، چاپ احمد محمدشاکر، بیروت (۱۳۴۷)، در موسوعةالخراج، بیروت: دارالمعرفة، ۱۳۹۹/۱۹۷۹.
[۱۱۷]
احمد بن یحیی بلاذری، کتاب فتوح البلدان، ج۱، ص۲۴۳ـ ۲۴۸، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۶۶، چاپ افست فرانکفورت ۱۴۱۳/ ۱۹۹۲.
[۱۱۸]
احمد بن داوود دینوری، الاخبار الطِّوال، ج۱، ص۱۱۱ـ۱۱۲، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره ۱۹۶۰، چاپ افست قم ۱۳۶۸ش.
[۱۱۹]
طبری، تاریخ (بیروت)، ج۳، ص۳۴۳ـ ۳۴۶.
[۱۲۰]
طبری، تاریخ (بیروت)، ج۳، ص۳۷۶ـ۳۸۴.
خالد در ۲۵ ذیقعده سال ۱۲، هنگام بازگشت به حیره، پنهانی از سپاهش جدا و راهی مکه شد و مناسک حج را بهجا آورد و با شتاب به نزد سپاهیانش در حیره بازگشت. ابوبکر او را به سبب این کار سرزنش کرد. [۱۲۱]
طبری، تاریخ (بیروت)، ج۳، ص۳۸۴.
۶.۷ - فرماندهی سپاه شامپس از آن، خالد به دستور ابوبکر فرماندهی سپاه اسلام در عراق را به مُثَنّی بن حارثه سپرد و خود سریعآ با بخشی از سپاه برای کمک به سپاهیان مسلمان در شام راهی آن ناحیه شد و فرماندهی تمام سپاه در شام را به عهده گرفت. [۱۲۲]
محمد بن عبداللّه ازدی، تاریخ فتوحالشام، ج۱، ص۶۸ـ۶۹، چاپ عبدالمنعم عبداللّه عامر، قاهره ۱۹۷۰.
[۱۲۳]
یعقوب بن سفیان بسوی، کتاب المعرفة والتاریخ، ج۳، ص۲۹۱ـ۲۹۲، چاپ اکرم ضیاء عمری، بغداد ۱۳۹۴ـ۱۳۹۶/ ۱۹۷۴ـ۱۹۷۶.
[۱۲۴]
طبری، تاریخ (بیروت)، ج۳، ص۳۸۴.
[۱۲۵]
طبری، تاریخ (بیروت)، ج۳، ص۳۹۳.
[۱۲۶]
طبری، تاریخ (بیروت)، ج۳، ص۴۱۵.
[۱۲۷]
ابوزرعه دمشقی، تاریخ ابیزرعة الدمشقی، ج۱، ص۱۷۲ـ۱۷۳، چاپ شکراللّه قوجانی، (دمشق، بیتا).
۶.۷.۱ - شمار سپاهیان خالدمورخان شمار سپاهیان خالد را به اختلاف نوشتهاند. (بلاذری: هشتصد، ششصد یا پانصد تن؛ [۱۲۸]
احمد بن یحیی بلاذری، کتاب فتوح البلدان، ج۱، ص۱۱۰، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۶۶، چاپ افست فرانکفورت ۱۴۱۳/ ۱۹۹۲.
ابوزرعه دمشقی: سه هزار تن؛ [۱۲۹]
ابوزرعه دمشقی، تاریخ ابیزرعة الدمشقی، ج۱، ص۱۷۲، چاپ شکراللّه قوجانی، (دمشق، بیتا).
طبری: با نیمی از سپاهیانش؛ [۱۳۰]
طبری، تاریخ (بیروت)، ج۳، ص۴۰۸.
) و در این مورد نیز درباره تاریخ و مسیر حرکت او اختلافنظر هست. [۱۳۱]
طه هاشمی، «سفر خالد بن الولید من العراق الی الشام»، ج۱، ص۳۹۴ـ۴۰۷، مجلةالمجمع العلمی العربی.
[۱۳۲]
طه هاشمی، «سفر خالد بن الولید من العراق الی الشام»، ج۱، ص۵۴۲ـ۵۵۸، مجلةالمجمع العلمی العربی.
[۱۳۳]
طه هاشمی، «سفر خالد بن الولید من العراق الی الشام»، ج۱، ص۴۵ـ۶۰، مجلةالمجمع العلمی العربی.
[۱۳۴]
طه هاشمی، «سفر خالد بن الولید من العراق الی الشام»، ج۱، ص۲۲۸ـ۲۴۱، مجلةالمجمع العلمی العربی.
۶.۷.۲ - رسیدن خالد به اطراف شامبه نظر بسیاری از مورخان، خالد و افرادش در ربیعالآخر یا ربیعالاول سال ۱۳ از حیره و به قولی از عینالتّمر حرکت کردند و با بهکارگیری شیوه خاصی برای تأمین آب آشامیدنی مورد نیاز سپاهیان و به راهنمایی رافع بن عُمَیْره طایی، راه طاقتفرسای بادیةالشام را از ناحیه قَراقِر در مشرق تا ناحیه سُوی در مغرب در مدت پنج یا هشت روز طی کردند و خود را به اطراف شام رساندند. [۱۳۵]
ابن حبیب، کتاب المُحَبَّر، ج۱، ص۱۹۰، چاپ ایلزه لیشتن اشتتر، حیدرآباد، دکن ۱۳۶۱/۱۹۴۲، چاپ افست بیروت (بیتا).
[۱۳۶]
احمد بن یحیی بلاذری، کتاب فتوح البلدان، ج۱، ص۱۱۰، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۶۶، چاپ افست فرانکفورت ۱۴۱۳/ ۱۹۹۲.
[۱۳۷]
احمد بن یحیی بلاذری، کتاب فتوح البلدان، ج۱، ص۲۵۰، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۶۶، چاپ افست فرانکفورت ۱۴۱۳/ ۱۹۹۲.
[۱۳۸]
یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۳۳ـ۱۳۴.
[۱۳۹]
طبری، تاریخ (بیروت)، ج۳، ص۴۰۶ـ ۴۰۹.
[۱۴۰]
طبری، تاریخ (بیروت)، ج۳، ص۴۱۵ـ۴۱۷.
۶.۷.۳ - فتح شهرهایی از شامخالد پس از فتح شهرهایی همچون دَوْمَةالجَنْدَل، تَدمُر، و مَرج راهط، در بُصری به سپاهیان اسلام پیوست. سپس شهر بُصری را محاصره کرد تا اینکه مردمانش تن به صلح دادند. [۱۴۱]
محمد بن عبداللّه ازدی، تاریخ فتوحالشام، ج۱، ص۸۱ـ۸۲، چاپ عبدالمنعم عبداللّه عامر، قاهره ۱۹۷۰.
[۱۴۲]
احمد بن یحیی بلاذری، کتاب فتوح البلدان، ج۱، ص۱۱۱ـ۱۱۳، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۶۶، چاپ افست فرانکفورت ۱۴۱۳/ ۱۹۹۲.
[۱۴۳]
طبری، تاریخ (بیروت)، ج۳، ص۴۰۷.
[۱۴۴]
طبری، تاریخ (بیروت)، ج۳، ص۴۱۷.
[۱۴۵]
ابن اعثم کوفی، کتاب الفتوح، ج۱، ص۱۱۲ـ۱۱۳، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۱۴/۱۹۹۱.
۶.۷.۴ - نبرد اجنادین و یرموکهرچند مورخان درباره تاریخ دو جنگ سرنوشتساز أَجنادِین/ اَجنادِین و یَرموک اختلافنظر دارند، [۱۴۶]
محمداحمد باشمیل، حروب الاسلام فی الشام، ج۱، ص۱۳۲ـ۱۴۶، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
بنا به دلایل و قراین مختلف، خالد به همراه سایر لشکرهای مسلمانان در اطراف دمشق، برای کمک به لشکر عمرو بن عاص در فلسطین و سرکوبی رومیان که در اجنادین (از شهرهای فلسطین) تجمع کرده بودند، روانه جنوب شد و در ۱۸ یا ۲۸ جمادیالاولی (و به قولی در ۲ یا ۲۸ جمادیالآخره) سال ۱۳ به مصاف رومیان رفت و آنها را به شدت شکست داد [۱۴۷]
محمد بن عبداللّه ازدی، تاریخ فتوحالشام، ج۱، ص۸۴ـ۹۳، چاپ عبدالمنعم عبداللّه عامر، قاهره ۱۹۷۰.
[۱۴۸]
احمد بن یحیی بلاذری، کتاب فتوح البلدان، ج۱، ص۱۱۳ـ ۱۱۴، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۶۶، چاپ افست فرانکفورت ۱۴۱۳/ ۱۹۹۲.
[۱۴۹]
طبری، تاریخ (بیروت)، ج۳، ص۴۱۷ـ۴۱۹.
[۱۵۰]
طه هاشمی، «سفر خالد بن الولید من العراق الی الشام»، مجلةالمجمع العلمی العربی، ج ۲۷، ص ۶۹ـ ۱۰۲.
پس از این نبرد، خالد با سپاهیانش راهی شمال شام شد و در رجب سال ۱۳ (یا ۱۵ یا ۱۶) رومیان را در نبرد یرموک (در کنار رود یرموک) شکست داد. [۱۵۱]
احمد بن یحیی بلاذری، کتاب فتوح البلدان، ج۱، ص۱۳۵ـ ۱۳۷، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۶۶، چاپ افست فرانکفورت ۱۴۱۳/ ۱۹۹۲.
[۱۵۲]
یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۴۱.
[۱۵۳]
طبری، تاریخ (بیروت)، ج۳، ص۴۴۱.
[۱۵۴]
ابن اعثم کوفی، کتاب الفتوح، ج۱، ص۲۰۷، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۱۴/۱۹۹۱.
۶.۷.۵ - عزل شدن از فرماندهیدر آغاز خلافت عمر (اواسط جمادیالآخره سال ۱۳)، خالد بن ولید به دستور وی از فرماندهی کل سپاه اسلامی شام عزل گردید و فرماندهی به ابوعبیده جراح سپرده شد. [۱۵۵]
یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۳۹ـ۱۴۰.
[۱۵۶]
طبری، تاریخ (بیروت)، ج۳، ص۴۳۵ـ۴۳۶.
[۱۵۷]
طبری، تاریخ (بیروت)، ج۳، ص۴۴۱.
۶.۷.۶ - ورود خالد به دمشقدر اول محرّم سال ۱۴ در نبرد مَرجالصُّفَّر، خالد مشاور و همراه ابوعبیده بود، در ۱۶ محرّم در ناحیه شرقی دمشق اردو زد [۱۵۸]
احمد بن یحیی بلاذری، کتاب فتوح البلدان، ج۱، ص۱۱۸ـ۱۲۱، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۶۶، چاپ افست فرانکفورت ۱۴۱۳/ ۱۹۹۲.
[۱۵۹]
ابن اعثم کوفی، کتاب الفتوح، ج۱، ص۱۱۸ـ۱۱۹، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۱۴/۱۹۹۱.
[۱۶۰]
قدامة بن جعفر، الخراج و صناعةالکتابة، ج۱، ص۲۹۱ـ۲۹۳، چاپ محمدحسین زبیدی، بغداد ۱۹۸۱.
و در ماه رجب پس از مدتی محاصره شهر، از دروازه شرقی به جنگ و به روایتی با صلح وارد دمشق شد. [۱۶۱]
محمد بن عبداللّه ازدی، تاریخ فتوحالشام، ج۱، ص۱۰۴ـ۱۰۵، چاپ عبدالمنعم عبداللّه عامر، قاهره ۱۹۷۰.
[۱۶۲]
خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفة بن خیاط، ج۱، ص۶۷ـ۶۸، چاپ مصطفی نجیب فوّاز و حکمت کشلی فوّاز، بیروت ۱۴۱۵/ ۱۹۹۵.
[۱۶۳]
ابن قتیبه، المعارف، ج۱، ص۱۸۲، چاپ ثروت عکاشه، قاهره ۱۹۶۰.
[۱۶۴]
احمد بن یحیی بلاذری، کتاب فتوح البلدان، ج۱، ص۱۲۰ـ۱۲۴، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۶۶، چاپ افست فرانکفورت ۱۴۱۳/ ۱۹۹۲.
۶.۸ - خالد در نبرد فحلخالد در نبرد فَحْل (در اردن) که در ذیحجه سال ۱۴ یا رجب یا ذیقعده سال ۱۳ روی داد، سپاه رومیان را شکست داد. [۱۶۵]
خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفة بن خیاط، ج۱، ص۶۷ـ۶۸، چاپ مصطفی نجیب فوّاز و حکمت کشلی فوّاز، بیروت ۱۴۱۵/ ۱۹۹۵.
[۱۶۶]
یعقوب بن سفیان بسوی، کتاب المعرفة والتاریخ، ج۳، ص۲۹۶، چاپ اکرم ضیاء عمری، بغداد ۱۳۹۴ـ۱۳۹۶/ ۱۹۷۴ـ۱۹۷۶.
[۱۶۷]
ابوزرعه دمشقی، تاریخ ابیزرعة الدمشقی، ج۱، ص۱۷۱، چاپ شکراللّه قوجانی، (دمشق، بیتا).
[۱۶۸]
طبری، تاریخ (بیروت)، ج۳، ص۴۳۴ـ۴۳۵.
[۱۶۹]
طبری، تاریخ (بیروت)، ج۳، ص۴۴۱ـ۴۴۳.
او بعدآ (در سال ۱۴ یا ۱۵) به فرمان ابوعبیده، منطقه بعلبک و بقاع را فتح کرد و سپس همراه ابوعبیده شهر حِمص را محاصره نمود تا اینکه مردمانش خواهان صلح شدند. [۱۷۰]
محمد بن عبداللّه ازدی، تاریخ فتوحالشام، ج۱، ص۱۴۴ـ۱۴۵، چاپ عبدالمنعم عبداللّه عامر، قاهره ۱۹۷۰.
[۱۷۱]
خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفة بن خیاط، ج۱، ص۶۸، چاپ مصطفی نجیب فوّاز و حکمت کشلی فوّاز، بیروت ۱۴۱۵/ ۱۹۹۵.
[۱۷۲]
خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفة بن خیاط، ج۱، ص۷۰، چاپ مصطفی نجیب فوّاز و حکمت کشلی فوّاز، بیروت ۱۴۱۵/ ۱۹۹۵.
[۱۷۳]
احمد بن یحیی بلاذری، کتاب فتوح البلدان، ج۱، ص۱۲۹ـ۱۳۱، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۶۶، چاپ افست فرانکفورت ۱۴۱۳/ ۱۹۹۲.
ابوعبیده خالد را از حمص به قِنَّسرین فرستاد و او سپاه رومیان را شکست داد و قنّسرین را محاصره و فتح و دژهای شهر را ویران کرد. [۱۷۴]
طبری، تاریخ (بیروت)، ج۳، ص۶۰۱.
براساس برخی روایات، خالد در فتح شهرهای جزیره همچون نصیبین و آمِد شرکت داشت. [۱۷۵]
خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفة بن خیاط، ج۱، ص۷۷، چاپ مصطفی نجیب فوّاز و حکمت کشلی فوّاز، بیروت ۱۴۱۵/ ۱۹۹۵.
[۱۷۶]
خلیفة بن خیاط، کتاب الطبقات، ج۱، ص۵۸۳، روایة موسی بن زکریا تستری، چاپ سهیل زکار، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳.
۶.۹ - عمارت شهرهای جزیرههنگامی که عمر در سال ۱۷ به شام رفت، از خالد دلجویی کرد و به روایتی وی را به امارت شهرهای جزیره همچون رُها، حَرّان، رَقّه، تَلّمَوْزِن و آمِد گمارد و خالد یکسال در آن نواحی بود. [۱۷۷]
یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۵۷.
۷ - اقدامات خالد در حکومت قنّسرینبنا به روایتی دیگر، خالد از سوی ابوعبیده حاکم قنّسرین بود و در این زمان حملات متعددی به مناطق مرزی رومیان در آسیای صغیر کرد و غنایم بسیاری بهدست آورد. ۷.۱ - خشم عمر نسبت به خالدچون عمر از بخششهای خالد بن ولید از غنایم فتوحات اخیر، بهویژه مبلغ کلانی که به اَشعَث بن قَیْس داده بود، مطّلع شد، خشمگین گردید و به ابوعبیده دستور داد خالد را عزل و بازخواست کند تا معلوم شود این اموال را از کجا به دست آورده است. پس از آن، عمر نیمی از دارایی خالد را ضبط کرد؛ [۱۷۸]
طبری، تاریخ (بیروت)، ج۴، ص۶۶ـ۶۷.
[۱۷۹]
یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۵۷.
خالد استعفا کرد و به مدینه بازگشت.خالد پس از بازجویی و اندکی تأمل از سوی ابوعبیده که اکراه داشت خبر عزلش را به وی اطلاع دهد، به محل امارتش در قنّسرین بازگشت تا اینکه عمر شخصآ وی را عزل و به مدینه احضار کرد. [۱۸۱]
صفدی، ج۱۳، ص۲۶۷.
۷.۲ - گلایه خالد به عمرخالد در مدینه نخست از عمر نزد صحابه شکایت کرد. سپس پیش عمر رفت که پس از توضیح دادن منابع ثروتش و بازپسدادن بیستهزار (درهم) یا نیمی از مال خود خلیفه از او دلجویی کرد [۱۸۲]
طبری، تاریخ (بیروت)، ج۳، ص۴۳۷.
[۱۸۳]
طبری، تاریخ (بیروت)، ج۴، ص۶۸.
[۱۸۵]
ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج۴، جزء۷، ص۱۱۸، چاپ احمد ابوملحم و دیگران، بیروت (بیتا).
و سپس دلایل عزل خالد را برای کارگزاران و مردم اعلام نمود. [۱۸۶]
مصعب بن عبداللّه، کتاب نسب قریش، ج۱، ص۳۲۱، چاپ لوی پرووانسال، قاهره ۱۹۵۳.
[۱۸۹]
ابن حجر عسقلانی، الاصابة فی تمییز الصحابة، ج۲، ص۲۵۶، چاپ علیمحمد بجاوی، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
۸ - وفات خالدروایاتی حاکی از آن است که خالد پس از استعفا یا برکناری، به مدینه رفت، پس از چندی بیمار شد و در همانجا وفات یافت و عمر در تشییع جنازهاش شرکت کرد. [۱۹۰]
یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۵۷.
[۱۹۲]
محمد بن احمد ذهبی، سیر اعلامالنبلاء، ج۱، ص۳۸۱، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹/ ۱۹۸۱ـ۱۹۸۸.
بنابر روایت دیگری که مشهورتر است، خالد پس از معزول شدن، عمره بهجا آورد. سپس در حمص در انزوا زیست. وی عمر را وصی خود قرار داد و سرانجام بنابه قول مشهورتر در سال ۲۱ و به قولی ۲۲ در آنجا درگذشت. [۱۹۴]
احمد بن یحیی بلاذری، کتاب فتوح البلدان، ج۱، ص۱۷۲ـ۱۷۳، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۶۶، چاپ افست فرانکفورت ۱۴۱۳/ ۱۹۹۲.
[۱۹۵]
طبری، تاریخ (بیروت)، ج۴، ص۱۴۴.
[۱۹۶]
طبری، تاریخ (بیروت)، ج۴، ص۱۶۰.
[۱۹۷]
ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج۴، جزء۷، ص۱۲۰، چاپ احمد ابوملحم و دیگران، بیروت (بیتا).
و در حومه شهر حِمْص به خاک سپرده شد. احمد بن یحیی بلاذری، انسابالاشراف، ج ۸، ص۳۲۰، چاپ محمود فردوسعظم، دمشق ۱۹۹۶ـ ۲۰۰۰. [۱۹۹]
علی بن ابیبکر هروی، کتاب الاشارات الی معرفة الزیارات، ج۱، ص۸ـ۹، چاپ ژانین سوردل ـ تومین، دمشق ۱۹۵۳.
[۲۰۰]
محمد بن احمد ذهبی، سیر اعلامالنبلاء، ج۱، ص۳۶۷، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹/ ۱۹۸۱ـ۱۹۸۸.
۹ - سن خالد هنگام مرگخالد هنگام مرگ شصت ساله بود. [۲۰۱]
محمد بن احمد ذهبی، سیر اعلامالنبلاء، ج۱، ص۳۶۷، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹/ ۱۹۸۱ـ۱۹۸۸.
[۲۰۲]
محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ص ۲۳۲، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، حوادث و وفیات ۱۱ـ۴۰ه، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۷.
۱۰ - اموال باقیمانده از خالدگفته شده است از وی فقط اسب و سلاح و غلامی باقی ماند. گفته شده که او هنگام مرگ میگفت در صد نبرد شرکت کرده است و جایی از بدنش نبود بر آن اثر زخم نباشد. [۲۰۵]
محمد بن عمر واقدی، کتاب المغازی، ج۳، ص۸۸۴، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶.
[۲۰۶]
ابن قتیبه، عیونالاخبار، ج۱، جزء۱، ص۲۵۷، چاپ یوسفعلی طویل و مفید محمد قمیحه، بیروت (۱۹۸۵).
[۲۰۷]
ابن قدامه، التبیین فی انساب القرشیین، ج۱، ص۳۴۶، چاپ محمدنایف دلیمی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
۱۱ - سوگواری زنان بنیمخزومپس از مرگ خالد، زنان بنیمخزوم برایش گریستند و برای سوگواری گیسوان خود را بریدند و روی قبرش گذاشتند. [۲۰۸]
ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبین، ج۱۶، ص۱۹۶.
۱۲ - نظر مورخان درباره خالدمورخان درباره خالد نظرات مختلفی دادهاند. ۱۲.۱ - نظرات موافق با خالدبرخی مورخان خالد بن ولید را فرماندهی شجاع، بافراست، مهربان، خوشتدبیر، باوقار و خوشیمن دانسته و با این حال گفتهاند وی قرآن را به سبب جهاد حفظ نبود. [۲۰۹]
محمد بن عبداللّه ازدی، تاریخ فتوحالشام، ج۱، ص۹۶، چاپ عبدالمنعم عبداللّه عامر، قاهره ۱۹۷۰.
[۲۱۰]
محمد بن عبداللّه ازدی، تاریخ فتوحالشام، ج۱، ص۹۹، چاپ عبدالمنعم عبداللّه عامر، قاهره ۱۹۷۰.
[۲۱۱]
مصعب بن عبداللّه، کتاب نسب قریش، ج۱، ص۳۲۰، چاپ لوی پرووانسال، قاهره ۱۹۵۳.
[۲۱۳]
محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ص ۲۳۲، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، حوادث و وفیات ۱۱ـ۴۰ه، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۷.
۱۲.۲ - نظرات مخالف با خالدبا وجود این، گفته شده است در ماجرای اخذ بیعت از علی علیهالسلام برای خلیفه اول، خالد از کسانی بود که در این اقدام مشارکت کرد. [۲۱۴]
سلیم بن قیس هلالی، کتاب سُلیم بن قیس الهلالی، ج۱، ص۳۸۶ ۳۸۷، چاپ محمدباقر انصاری زنجانی، بیروت ۱۴۲۶/ ۲۰۰۵.
[۲۱۵]
ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۲، ص۵۷، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۵۱۳۸۷/ ۱۹۶۵۱۹۶۷، چاپ افست بیروت (بیتا).
همچنین طبق روایاتی در منابع متعدد شیعی، وی در برخی اقدامات مخفیانه بر ضد امام علی علیهالسلام عضویت داشت؛ و به همین دلیل و نیز کارهای دیگرش به شدت مورد نکوهش بوده است. [۲۱۶]
سلیم بن قیس هلالی، کتاب سُلیم بن قیس الهلالی، ج۱، ص۳۹۴، چاپ محمدباقر انصاری زنجانی، بیروت ۱۴۲۶/ ۲۰۰۵.
[۲۱۹]
محمد بن عمر کشی، اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۶۹۵، المعروف برجال الکشی، (تلخیص) محمد بن حسن طوسی، تصحیح و تعلیق محمدباقر بن محمد میرداماد، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۰۴.
۱۳ - شبیهترین فرد به عمرخالد از لحاظ ظاهر شبیهترین شخص به عمر بود. [۲۲۰]
یعقوب بن سفیان بسوی، کتاب المعرفة والتاریخ، ج۲، ص۳۶، چاپ اکرم ضیاء عمری، بغداد ۱۳۹۴ـ۱۳۹۶/ ۱۹۷۴ـ۱۹۷۶.
[۲۲۱]
احمد بن یحیی بلاذری، انسابالاشراف، ج ۸، ص ۳۲۱ چاپ محمود فردوسعظم، دمشق ۱۹۹۶ـ ۲۰۰۰.
۱۴ - نقل روایت خالد از پیامبر (ص)وی احادیثی چند از پیامبراکرم روایت کرده است. [۲۲۲]
ابن حنبل، مسندالامام احمد بن حنبل، ج۴، ص۸۸ـ۸۹، (قاهره) ۱۳۱۳، چاپ افست بیروت (بیتا).
[۲۲۳]
یعقوب بن سفیان بسوی، کتاب المعرفة والتاریخ، ج۱، ص۳۱۲، چاپ اکرم ضیاء عمری، بغداد ۱۳۹۴ـ۱۳۹۶/ ۱۹۷۴ـ۱۹۷۶.
[۲۲۵]
ابن حجر عسقلانی، اطراف مسند الامام احمد بن حنبل، ج۲، ص۲۹۵ـ۲۹۸، چاپ زهیر ناصر، دمشق ۱۴۱۴/۱۹۹۳.
۱۵ - روایتکنندگان از خالدعبدالله بن عباس، مِقدام بن مَعدیکَرَب و مالک بن حارث الاشتر از او روایت کردهاند. [۲۲۶]
ابن ابی حاتم، کتاب الجرح و التعدیل، ج۳، ص۳۵۶، حیدرآباد، دکن ۱۳۷۱ـ۱۳۷۳/ ۱۹۵۲ـ۱۹۵۳، چاپ افست بیروت (بیتا).
۱۶ - فرزندان خالدخالد در شام فرزندان بسیاری داشت که از آنجمله مهاجر، عبدالله، سلیمان، و عبدالرحمان بودند که همگی بر اثر طاعون در شام مردند و به روایتی، طاعون چهل تن از فرزندانش را کشت و نسلش ریشهکن و منقرض شد. [۲۲۸]
مصعب بن عبداللّه، کتاب نسب قریش، ج۱، ص۳۲۴ـ۳۲۵، چاپ لوی پرووانسال، قاهره ۱۹۵۳.
[۲۲۹]
مصعب بن عبداللّه، کتاب نسب قریش، ج۱، ص۳۲۷ـ۳۲۸، چاپ لوی پرووانسال، قاهره ۱۹۵۳.
[۲۳۰]
ابن قتیبه، المعارف، ج۱، ص۲۶۷، چاپ ثروت عکاشه، قاهره ۱۹۶۰.
[۲۳۱]
ابن حزم، جمهرة انسابالعرب، ج۱، ص۱۴۷ـ۱۴۸، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قاهره (۱۹۸۲).
اما برخی مورخان معاصر این نظر را نمیپذیرند و معتقدند که از خالد نسل بسیار به جا مانده است. [۲۳۲]
زهیر صادق رضا خالدی، بنوخالد فی العراق و الوطن العربی، ج۱، ص۹، بغداد ۱۹۸۸.
[۲۳۳]
محمد سلیمان طیب، موسوعة القبائل العربیة، ج۶، ص۴۴۶ به بعد، قاهره ۱۴۲۱/ ۲۰۰۱.
۱۷ - قهرست منابع(۱) ابن آدم، کتاب الخراج، چاپ احمد محمدشاکر، بیروت (۱۳۴۷)، در موسوعةالخراج، بیروت: دارالمعرفة، ۱۳۹۹/۱۹۷۹. (۲) ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۵ـ۱۳۸۷/ ۱۹۶۵ـ۱۹۶۷، چاپ افست بیروت (بیتا). (۳) ابن ابی حاتم، کتاب الجرح و التعدیل، حیدرآباد، دکن ۱۳۷۱ـ۱۳۷۳/ ۱۹۵۲ـ۱۹۵۳، چاپ افست بیروت (بیتا). (۴) ابن اثیر، اسدالغابة فی معرفة الصحابة، چاپ محمد ابراهیم بنا و محمد احمد عاشور، قاهره ۱۹۷۰ـ۱۹۷۳. (۵) ابن اسحاق، سیرة ابن اسحاق، چاپ محمد حمیداللّه، قونیه ۱۴۰۱/۱۹۸۱. (۶) ابن اعثم کوفی، کتاب الفتوح، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۱۴/۱۹۹۱. (۷) ابن بابویه، علل الشرایع، چاپ افست قم، نجف ۱۳۸۵ـ۱۳۸۶، (بیتا). (۹) ابن حبیب، کتاب المُحَبَّر، چاپ ایلزه لیشتن اشتتر، حیدرآباد، دکن ۱۳۶۱/۱۹۴۲، چاپ افست بیروت (بیتا). (۱۰) ابن حبیب، کتاب المُنَمَّق فی اخبار قریش، چاپ خورشید احمد فارق، حیدرآباد، دکن ۱۳۸۴/۱۹۶۴. (۱۱) ابن حجر عسقلانی، الاصابة فی تمییز الصحابة، چاپ علیمحمد بجاوی، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲. (۱۲) ابن حجر عسقلانی، اطراف مسند الامام احمد بن حنبل، چاپ زهیر ناصر، دمشق ۱۴۱۴/۱۹۹۳. (۱۳) ابن حزم، جمهرة انسابالعرب، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قاهره (۱۹۸۲). (۱۴) ابن حنبل، مسندالامام احمد بن حنبل، (قاهره) ۱۳۱۳، چاپ افست بیروت (بیتا). (۱۵) ابن سعد، الطبقات الکبری، (بیروت). (۱۶) ابن سلام جمحی، طبقات فحول الشعراء، چاپ محمود محمد شاکر، جده (۱۴۰۰/ ۱۹۸۰). (۱۷) ابن شاذان، الایضاح، چاپ جلالالدین محدث ارموی، تهران ۱۳۶۳ش. (۱۸) ابن عبدالبرّ، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، چاپ علیمحمد بجاوی، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲. (۱۹) ابن عبدربّه، العقد الفرید، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۰۸ـ۱۴۱۱/ ۱۹۸۸ـ۱۹۹۰. (۲۰) ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۵ـ۱۴۲۱/ ۱۹۹۵ـ۲۰۰۱. (۲۱) ابن قتیبه، عیونالاخبار، چاپ یوسفعلی طویل و مفید محمد قمیحه، بیروت (۱۹۸۵). (۲۲) ابن قتیبه، المعارف، چاپ ثروت عکاشه، قاهره ۱۹۶۰. (۲۳) ابن قدامه، التبیین فی انساب القرشیین، چاپ محمدنایف دلیمی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸. (۲۴) ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج ۴، چاپ احمد ابوملحم و دیگران، بیروت (بیتا). (۲۵) ابن کلبی، کتاب الاصنام، چاپ احمد زکیپاشا، قاهره ۱۳۳۲/۱۹۱۴. (۲۶) ابن هشام، السیرةالنبویة، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، قاهره ۱۳۵۵/۱۹۳۶. (۲۷) ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبین. (۲۸) ابوزرعه دمشقی، تاریخ ابیزرعة الدمشقی، چاپ شکراللّه قوجانی، (دمشق، بیتا). (۲۹) ابویوسف، کتاب الخراج، بیروت ۱۳۹۹/۱۹۷۹. (۳۰) محمد بن عبداللّه ازدی، تاریخ فتوحالشام، چاپ عبدالمنعم عبداللّه عامر، قاهره ۱۹۷۰. (۳۱) محمد بن عبداللّه ازرقی، اخبار مکة و ماجاء فیها من الآثار، چاپ رشدی صالح ملحس، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳، چاپ افست قم ۱۳۶۹ش. (۳۳) محمداحمد باشمیل، حروب الاسلام فی الشام، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴. (۳۴) محمد بن اسماعیل بخاری، کتاب التاریخ الکبیر، (بیروت ۱۴۰۷/ ۱۹۸۶). (۳۵) یعقوب بن سفیان بسوی، کتاب المعرفة والتاریخ، چاپ اکرم ضیاء عمری، بغداد ۱۳۹۴ـ۱۳۹۶/ ۱۹۷۴ـ۱۹۷۶. (۳۶) احمد بن یحیی بلاذری، انسابالاشراف، چاپ محمود فردوسعظم، دمشق ۱۹۹۶ـ ۲۰۰۰. (۳۷) احمد بن یحیی بلاذری، کتاب فتوح البلدان، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۶۶، چاپ افست فرانکفورت ۱۴۱۳/ ۱۹۹۲. (۳۸) زهیر صادق رضا خالدی، بنوخالد فی العراق و الوطن العربی، بغداد ۱۹۸۸. (۳۹) خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفة بن خیاط، چاپ مصطفی نجیب فوّاز و حکمت کشلی فوّاز، بیروت ۱۴۱۵/ ۱۹۹۵. (۴۰) خلیفة بن خیاط، کتاب الطبقات، روایة موسی بن زکریا تستری، چاپ سهیل زکار، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳. (۴۱) احمد بن داوود دینوری، الاخبار الطِّوال، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره ۱۹۶۰، چاپ افست قم ۱۳۶۸ش. (۴۲) محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، حوادث و وفیات ۱۱ـ۴۰ه، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۷. (۴۳) محمد بن احمد ذهبی، سیر اعلامالنبلاء، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹/ ۱۹۸۱ـ۱۹۸۸. (۴۴) زبیر بن بکّار، الاخبار الموفقیّات، چاپ سامی مکیعانی، بغداد ۱۹۷۲. (۴۵) سلیم بن قیس هلالی، کتاب سُلیم بن قیس الهلالی، چاپ محمدباقر انصاری زنجانی، بیروت ۱۴۲۶/ ۲۰۰۵. (۴۶) عبدالحسین شرف الدین، موسوعة الامام السید عبدالحسین شرف الدین، بیروت ۱۴۲۷/ ۲۰۰۶. (۴۷) ابوزید شلبی، تاریخ سیف اللّه خالد بن الولید البطل الفاتح، قاهره ۱۳۵۲/ ۱۹۳۳. (۴۸) صفدی. (۴۹) طبری، تاریخ (بیروت). (۵۰) عباس محمود عقاد، عبقریة خالد، قاهره ۲۰۰۵. (۵۱) قدامة بن جعفر، الخراج و صناعةالکتابة، چاپ محمدحسین زبیدی، بغداد ۱۹۸۱. (۵۲) محمد بن عمر کشی، اختیار معرفة الرجال، المعروف برجال الکشی، (تلخیص) محمد بن حسن طوسی، تصحیح و تعلیق محمدباقر بن محمد میرداماد، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۰۴. (۵۳) محمد سلیمان طیب، موسوعة القبائل العربیة، قاهره ۱۴۲۱/ ۲۰۰۱. (۵۴) مصعب بن عبداللّه، کتاب نسب قریش، چاپ لوی پرووانسال، قاهره ۱۹۵۳. (۵۵) محمد بن عمر واقدی، کتاب الردة، روایة احمد بن محمد بن اعثم کوفی، چاپ یحیی جبوری، بیروت ۱۴۱۰/ ۱۹۹۰. (۵۶) محمد بن عمر واقدی، کتاب المغازی، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶. (۵۷) طه هاشمی، «خالد بن الولید فی العراق»، مجلة المجمع العلمی العراقی، ج ۳، ش ۱ (۱۳۷۳)، ش ۲ (۱۳۷۴)، ج ۴، ش ۱ (۱۳۷۵). (۵۸) طه هاشمی، «سفر خالد بن الولید من العراق الی الشام»، مجلةالمجمع العلمی العربی، ج ۲۷، ش ۳ (شوال ۱۳۷۱)، ش ۴ (محرّم ۱۳۷۲)، ج ۲۸، ش ۱ (ربیع الآخر ۱۳۷۲)، ش ۲ (رجب ۱۳۷۲). (۵۹) طه هاشمی، «معرکة اجنادین»، مجلة المجمع العلمی العراقی، ج ۲، ش ۲ (۱۳۷۱). (۶۰) علی بن ابیبکر هروی، کتاب الاشارات الی معرفة الزیارات، چاپ ژانین سوردل ـ تومین، دمشق ۱۹۵۳. (۶۱) محمدحسین هیکل، الصدیق ابوبکر، (قاهره) ۱۳۶۲. (۶۲) یعقوبی، تاریخ یعقوبی. ۱۸ - پانویس
۱۹ - منابعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «خالد بن ولید»، شماره۶۷۷۷. ردههای این صفحه : اصحاب پیامبر | بنیمغیره | درگذشتگان سال 21 (قمری) | راویان حدیث از پیامبر | رجال | شجاعان عرب | فرزندان ولید بن مغیره | محدثان قرن ۱ (قمری)
|